کد مطلب:102431 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:284

بعثت پیامبر اسلام و سرانجام پیامبری











چنانكه گفته شد، هدایت موجودات، اصلی است همگانی و ساری و جاری در سراسر هستی، كه در مورد جمادات به قانون طبیعی، درباره ی حیوانات بی شعور و عقل به قانون غریزی و در مورد انسان، این موجود با اراده و آزاد، به اصل فطرت تعبیر شده است.

هدایت موجودات غیر انسان را خدای حكیم به گونه ای در نهادشان گذاشته است كه نیازی به تحریك و آموزش خارجی كمتر دارند و این مقدار نیاز را هم طبیعت فراهم می كند، اما انسان، در برابر خرد و اندیشه و اراده ی آزادی كه دارد، از همه ی موجودات دیگر به وسائل و آموزش و یاری دیگران نیازمندتر است.

همینكه از مادر متولد شد به پرستاری مادر و اطرافیان نیازمند است و چون راه رفتن و سخن گفتن و روش استفاده از ابزار را فرا گرفت، به آموزگاری كه او را

[صفحه 201]

برای رفتن به دبستان آماده كند نیاز می یابد و سپس به آموزگاران دبستان و دبیران دبیرستان. در كنار همه ی این آموزگاران و پرورندگان، مجتمع و محیط پیرامون نیز نقش موثری در تربیت و تعلیم و ساخته شدن شخصیت انسان دارد.

این انسان چون به سن رشد رسید، از تحصیلات دبیرستان فراغت یافت و شیوه ی استفاده از اندیشه و خرد و ذهن و دیگر استعدادهای خود را فرا گرفت، نیاز مستقیمش به معلم و وابستگیش به عوامل تربیت كننده كم می شود و با نیرویی رشد یافته و شخصیتی شكل گرفته، خود را برای ورود به دانشگاه و كار تحقیقاتی آماده می بیند. در این مرحله تنها به یك قانون مدون نیاز دارد و یك راهنما كه این قانون را بیشتر از دیگران می داند، به منظور اجرا كردن صحیح آن قانون در زندگی.

مجتمعهای بشری هم همین مراحل را پشت سر می گذارند: در دوران كودكی و نوجوانی و تا رسیدن به دوره ی رشد فكری و عقلی، به پیامبرانی نیاز دارند كه قوانین آفرینش را بوسیله ی معجزات و نشانه های روشنتر و بزرگتر پروردگار بدانان بیاموزند و راه روشن رشد و كمال را پیش پایشان گذاشته دستشان را بگیرند و به طرف مقصد روانه كنند.

همینكه به دوران رشد فكری رسیدند، آخرین معلم و مربی بدانان كتاب و حكمت می آموزد و قانون آفرینش را كه مربوط به همه ی اجزاء هستی و راهنمای عمل این جهان و وسیله ی شناخت درست آن جهان است، در اختیارشان می گذارد و راهنمایانی آشنا به كتاب و پاسدار اجرای قانون به مردم معرفی می كند، تا مردم در پرتو آموزشهای كلی و جاویدان و تغییر ناپذیر كتاب و به راهنمایی امام و به یاری اندیشه و عقل، آزاد و آگاه، راه بی نهایت رشد و تعالی انسانی به سوی پروردگار را بسپرند.

«الی ان بعث الله سبحانه محمدا رسول الله، صلی الله علیه و آله، لانجاز عدته و اتمام نبوته، ماخوذا علی النبیین میثاقه، مشهوره

[صفحه 202]

سماته، كریما میلاده و اهل الارض یومئذ ملل متفرقه و اهواء منتشره و طرائق متشتته، بین مشبه لله بخلقه، او ملحد فی اسمه، او مشیر الی غیره، فهداهم به من الضلاله و انقذهم بمكانه من الجهاله.»[1].

تا آن هنگام كه خدای سبحان محمد رسول خدا، صلی الله علیه و آله را برانگیخت برای به انجام رسانیدن وعده ای كه داده بود و به منظور كامل كردن و پایان بخشیدن به نبوتش، در حالی كه پیمان (معرفی و پذیرش) او از همه ی پیامبران گرفته شده بود، نشانیهایش برای آنان مشهور و زاده شدنش بس بزرگ و با ارزش بود و مردم روی زمین در آن روز دارای آیینهای پراكنده و خواستهایی پخش شده و راههایی پر از اختلاف و گونه گون بودند: برخی خدا را همانند آفریدگانش می پنداشتند، یا در نام او دچار انحراف گردیده بودند، یا به عنوان خدایی به چیزهایی جز خدا روی آورده بودند، پس خدا بوسیله پیامبر گرامیش آنان را از گمراهی به راه برگردانید و با جایگاه بلند او مردم را از نادانی رهایی بخشید.


صفحه 201، 202.








    1. نهج البلاغه، از ط 1.